۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

بیعت ولوی و ذکر قلبی(1)

قال مالک بن عوف الاشجعی : کنّا عند رسول الله(ص) تسعة او ثمانیة او سیعة.فقال : الا تبایعون رسول الله؟ قلنا : اولیس قد بایعناک یا رسول الله؟ ثمّ قال : الا تبایعون رسول الله؟ فبسطنا ایدینا فبایعناه.فقال قائل : ما بایعناک فعلام نبایعک؟قال : ان نعبد الله و لاتشرکوا به شیئا و الصلوات الخمس و تسمعوا و تطیعوا و اسرّ "کلمة خفیّة" و لا تسألوا النّاس شیئا.(1)

«مالک بن عوف اشجعی گفت : ما نه یا هشت یا هفت نفر بودیم که در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودیم.پس او گفت : آیا با رسول خدا بیعت نمی کنید؟ما گفتیم : مگر با شما بیعت نکرده ایم ای رسول خدا؟ دوباره گفت : آیا با رسول خدا بیعت نمی کنید؟پس دست هایمان را دراز کردیم و با او (مجدّدا)بیعت کردیم.یکی از ما گفت : این بیعت را بر چه اساسی با تو کردیم؟او گفت : بر این اساس که خدا را عبادت و بندگی کنید و کمترین شرکی را به او نورزید و نمازهای پنجگانه را اقامه کنید و بشنوید و اطاعت کنید و "کلمه خفیّه و پنهان" را پنهان نگهدارید و از مردم گدایی نکنید و چیزی درخواست نکنید.» 


مطالب مهمی در این روایت موجود است :
ا.بیعت دو نوع بوده و هست : بیعت اسلامی یا شریعتی که شخص با انجام آن مسلمان می شده است.و بیعت ایمانی و طریقتی که شخص با انجام آن مومن و سالک الی الله می شده است.
ب.این بیعت با عده ای خاص که ظرفیت سلوک را داشته اند انجام می شده نه با همه مسلمانان.و از اینجا اختلاف روش در دینداری پیدا شده است.برخی فقط اهل شریعت باقی ماندند و برخی طعم طریقت را هم چشیدند.
ج.منظور از "کلمة خفیّة" که به معنای کلمه و اسم خفیّ و پنهان و سرّی است همین "ذکر خفیّ" و "ذکر قلبی"ای است که صوفیه حقه در اختیار دارند و به مریدان تلقین می کنند.که ثابت می کند سنّت ذکری اهل بیت(ع) سنّت ذکر قلبی و خفیّ است نه ذکر لسانی که بدون این ذکر قلبی بی ارزش است.و این یکی دیگر از حلقه های اتصال صوفیه حقّه به اهل بیت است.زیرا هیچ گروهی در داخل اسلام مانند عالمان و فقها و ....جز صوفیه این ذکر را در اختیار ندارند که این ثابت می کن صوفیه شاگردان خاص اهل بیت(ع) بوده اند.
د.اصولی را که رسول خدا(ص) مطرح می کنند : عبودیت بدون آلودگی به انواع شرک ، و نمازهای پنجگانه ، و اطاعت امر الهی ، و کتمان سرّ با پنهان نگهداشتن "ذکر قلبی" و گذران زندگی از طریق کار کردن نه با استفاده از وجوهات شرعی که شیوه علما و فقها است ، اصولی هستند که تصوف بر آن ها استوار است.
ه.دین هیچ کس جز با وارد شدن در طریقت و تلقین پذیرفتن ذکر قلبی کامل نمی شود و مورد رضایت رسول خدا(ص) قرار نمی گیرد.
                  -------------------------------
1.تنبیه الخواطر/ج1/ص164

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر