۱۳۹۱ اردیبهشت ۹, شنبه

ذکر قلبی(3)

و یهدی الیه من اناب.الّذین آمنواو تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب(1)
«و(خدا)هر کس را که رو به سوی او داشته باشد هدایت می کند.کسانی که ایمان آورده اند و قلب هایشان با ذکر الهی آرام می گیرد.آگاه باشید که با ذکر الهی قلب آرام می گیرد»

در آیه شریفه بالا می بینیم که خداوند ، ذکر خویش را به قلب نسبت داده است.یعنی ذکر مورد نظر خداوند ، «ذکر قلبی» است.زیرا اهل دل و نیز پژوهشگران و اندیشمندان می دانند که ذکر لسانی هرگز به قلب راه نمی یابد تا مایه آرامش آن باشد.به همین جهت است که می بینیم آقایان علما و فقها و نیز مقلّدان آن ها تا آخر عمر از عدم حضور قلب در نمازهایشان شکایت دارند و رنج می برند.زیرا دستشان از «ذکر قلبی» که در اختیار اقطاب و مشایخ صوفیه حقّه است خالی است و ذکر لسانی آن ها به قلبشان راه نمی یابد تا روح سرکش قلب با اشتغال به آن از سرک کشیدن به این طرف و آن طرف و خاطره ها در هنگام نماز باز ایستد تا آن ها بتوانند از مناجات با خدا لذّت معنوی ببرند.
سه نکته مهم دیگر نیز در این آیات شریفه مشهود و موجود است : یکی آنکه «ذکر قلبی» را روش ذکری «الّذین آمنوا» بر می شمارد.به عبارت دیگر به ما نشان می دهد تا کسی تلقین «ذکر قلبی» نیافته باشد و ذکر به قلب او راه نیافته باشد در دایره اهل ایمان داخل نمی شود و در درگاه الهی ، مومن به حساب نمی آید.دیگر آنکه این «الّذین آمنوا» همان «من اناب» یعنی کسانی که دایما رویشان به سوی خداوند است هستند.و این به ما نشان می دهد که تا کسی ذکر به قلبش راه نیافته باشد و از «ذکر قلبی» بهره مند نشده باشد ، «منیب» نیست.یعنی پیوسته رویش به سوی خدا نیست.زیرا کسی که ذکر به قلبش راه نیافته باشد ، گاه قلبش به یاد خدا است و گاه به یاد غیر خدا ؛ اعم از زخارف دنیوی یا مسایل علمی و ....و بنابراین منیب نیست.و آخر اینکه خداوند می فرماید فقط کسانی را هدایت خواهد کرد که منیب باشند.یعنی از «الّذین آمنوا» باشند و ذکر به قلبشان راه یافته باشد و روش ذکری آن ها «ذکر قلبی» باشد.پس کسانی که فقط به ذکر لسانی مشغول هستند از هدایت الهی بی بهره اند.
               --------------------------------
1.رعد/27 - 28

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر