۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

دین نوری و شهودی(2)

«اشهد ان لا اله الّا الله وحده لا شریک له»(1)

«شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خدا نیست.تنها و بدون شریک است.»


 شهادت دادن از مقوله های بسیار مهم هم در حوزه زندگی دنیوی و هم در حوزه دین و دینداری است.در زندگی دنیوی کسی می تواند شاهد محسوب شود وشهادت به سود یا به زیان کسی دیگر بدهد که سخن مورد شهادت را شنیده و یا صحنه مورد نظر را دیده باشد.در حوزه مسایل قضایی این مسئله بسیار مهم قلمداد می شود و اگر کسی خود به طور مستقیم سخنی را نشنیده باشد یا صحنه ای را ندیده باشد اما با این حال به سود یا به زیان کسی دیگر شهادت بدهد ، مجرم محسوب می شود و باید مواخذه شود و مدّتی را در زندان سپری کند.پس عنصر : «شهود» و «دیدن» در پروسه شهادت نقش کلیدی را بازی می کند و در حقیقت ، شهادت بدون رویت و شهود ، شهادت باطل است و این شهادت به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.
در حوزه دین هم وضع به همین منوال است.علی(ع) می فرماید : «لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه»(2) ، «زبان عاقل در پس قلب او و قلب نادان در پس زبان او است.» و در جایی دیگر می فرماید : «انّ لسان المومن من وراء قلبه و انّ قلب المنافق من وراء لسانه»(3) ، «همانا زبان مومن در پس قلب او و قلب منافق در پس زبان او است.»
معنای این سخنان گهر بار این است که زبان عاقل و مومن محتویات قلبی او را گزارش می دهد.از آنچه در درون قلب وجود دارد سخن می گوید.اما قلب نادان و منافق از زبان او پیروی می کند.خود خالی است.محتویات معنا داری ندارد.دنبال زبان او می دود.همانطور که می دانیم قلب محلّ و جایگاه شهود حقایق باطنی و دینی و الهی و معراجی است : «ما کذب الفواد ما رأی»(4) ، «دل آنچه را که دید دروغ نشمرد» بنابراین شخص نمازگزار که روزی چندین بار در تشهّد نماز شهادت به وحدانیّت خدا می دهد از دو حال خارج نیست : 1.روش دینداری و دین ورزی او به گونه ای است که منجر به شهود عینی و قلبی وحدانیّت خدا شده است.یعنی آنچه را که در قلب خویش می بیند و شهود می کند می گوید.در این صورت ، زبان او از قلبش پیروی می کند و در پس قلب او قرار دارد.پس چنین نمازگزاری طبق فرمایش علوی مومن و عاقل محسوب می شود.
2.روش دینداری و دین ورزی او به گونه ای است که شهود قلبی در آن جایی ندارد و او آنچه را که در کتاب ها و تاریخ خوانده(یعنی در حقیقت از زبان نویسنده کتاب شنیده است) یا از زبان دیگران شنیده تکرار می کند.در این صورت ، قلب او از زبانش پیروی می کند و در پس زبان نشسته است.پس چنین نمازگزاری طبق فرمایش علوی منافق و نادان محسوب می شود.
همانطور که می دانیم تنها کسانی که روش دینداری آن ها مبتنی بر رویت و شهود عینی و قلبی حقایق موجود در عالم از جمله حقیقت وحدانیّت خدا است صوفیّه هستند.بنابراین دین صوفیّه یک دین نوری و شهودی است که به ایمان در مراتب مختلف آن منجر می شود.اما دین دیگران از جمله دین مخالفان صوفیّه و دین رایج در جامعه یک دین صوری است که بر اساس فرمایش علوی به نادانی و نفاق در مراتب مختلف آن منجر می شود.
تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل.
          -----------------------------------------
1.نماز/تشهّد
2.بحار الانوار/ج1/ص159
3.بحار الانوار/ج68/ص292
4.نجم/11

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر