۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

وحدت وجود(5)

«و اذ قال ابراهیم لابیه آزر اتتّخذ اصناما آلهة انّی اریک و قومک فی ضلال مبین.و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات والارض و لیکون من الموقنین»(1)

«و هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت : آیا بت هایی را به خدایی گرفته ای؟من تو و قومت را در گمراهی آشکار می بینم.و اینچنین ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از یقین کنندگان باشد.»


 همانطورکه می دانیم بت پرستان خود بت را نمی پرستیده اند. بلکه بت برای آنان نماد حقیقتی برتر بوده است که آن حقیقت برتر درزمینه ای که آنان آن بت را می پرستیده اند تدبیر کننده آن امر و آن زمینه بوده است.مثلا یک بت نماد حقیقتی بوده است که باد را به حرکت در می آورده و یک بت نماد حقیقتی بوده است که باران را نازل می کرده و یک بت نماد حقیقتی بوده است که خورشید را به گردش در می آورده و....
به عبارت دیگر ، اشکال دیدگاه دینی بت پرستان این بوده است که نگاهی استقلالی و کثرت گرا به اشیاء و موجودات عالم داشته اند.غافل از اینکه در پس این عالم کثرت و این کثرات ، عالم وحدت و خدای واحد قرار دارند.در این آیات شریفه ای که در بالا نقل شد ، آزر نماد این کثرت گرایانی است که دیدی استقلالی به موجودات عالم دارند.در مقابل او ابراهیم(ع) قرار دارد که نماد موحّدان تاریخ است.خداوند می گوید که ما ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم.ملکوت نماد عالم وحدت و توحید است.بنابراین ابراهیم(ع) کسی بوده است که بر خلاف پدرش آزر ، دیدی استقلالی به موجودات نداشته و در پس پرده تکثّری که موجودات از آن بهره مند هستند وحدت عالم وحدت و توحید را مشاهده و شهود می کرده و موجودات را عین ربط و نیاز به درگاه الهی می دیده است.به جهت همین شهود بوده است که از یقین کنندگلان محسوب می شده است.
             ------------------------------------
1.انعام/74 - 75 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر