۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

مفاهیم و اصطلاحات مشترک میان قرآن و اهل بیت(ع) و صوفیّه(30) - سلوک(6) ، طریقت(5)

«و ان لو استقاموا علی الطریقة لاسقیناهم مآء غدقا.لنفتنهم فیه و من یعرض عن ذکر ربّه یسلکه عذابا صعدا»(1)
«و اگر بر طریقت استقامت بورزند حتما به آن ها آبی گوارا بنوشانیم.تا آن ها را در آن بیازماییم.و هر کس که از ذکر و یاد پروردگارش دوری کند ، (پروردگارش) او را به سوی عذابی روز افزون سلوک دهد و بکشاند.»
 در این دو آیه شریفه ،واژه های : «طریقت» و«یسلک» که هم ریشه «سلوک» است به کار رفته اند.یک نکته مهم موجود در آیه این است که عبارت : «استقاموا علی الطریقة» مسئله استقامت در طریقت را مطرح می کند که ویژگی اساسی طریقت است.زیرا تا سالک در سلوک در طریقت از خود استقامت نشان ندهد به جایی نمی رسد.نکته مهم دیگر این است که سه اصطلاح مهم مکتب تصوف یعنی : «طریقت» و «سلوک» و «ذکر» در یک هماهنگی بی نظیر در کنار هم به کار رفته اند.و اگر «استقامت در طریقت» و «ربّ»(=مربّی) که معادل مفهوم و اصطلاح قطب و شیخ و پیر و مرشد در مکتب تصوف است را هم در کنار آن ها بنهیم شگفتی های آیه در هماهنگی با مکتب تصوّف و تایید آن بیشتر می شود.آیه می فرماید که اگر روش کسی روش اعراض از ذکر الهی باشد وی در حال سلوک به سوی عذاب است.بر عکس آن نیز درست است.یعنی اگر کسی مانند صوفیه ، روش دینداری و دین ورزی او مبتنی بر اقبال به ذکر الهی و تداوم آن ، آن هم از نوع «ذکر قلبی» که ذکر مورد نظر قرآن و اهل بیت(ع) است باشد سلوک او به سوی بهشت و رضایت الهی خواهد بود.نکته دیگر آنکه ، آیه می فرماید که اگر کسی در طریقت سلوک کند و سلوک او توأم با استقامت باشد خداوند او را سیراب می کند که البته این سیراب شدن ، سیراب شدن معنوی است که نوع و کیفیّت آن را اهل الله و اهل ذکر و اهل طریقت می فهمند و می یابند.
          ----------------------------------------------------------------
1.جنّ/16-17

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر