كامل بن ابراهيم
روايت كرده است: «دخلت على سيدى أبى محمد عليه السلام نظرت الى ثياب بياض ناعمة عليه. فقلت فى نفسى: ولىّ الله و حجّته يلبس الناعم من الثياب و يأمرنا -نحن- بمواساة
الاخوان وينهانا عن لبس مثله. فقال متبسما: يا كامل -و حسر على ذراعيه- فإذا "مسح أسود
خشن على جلده.فقال: هذالله و هذا لكم.»(1)
«بر سرور خويش، حضرت
رضا عليه السلام وارد شدم و جامه سپيد و
لطيفى بر تن او ديدم. در دل با خود گفتم: ولىّ و حجّت خدا جامه لطيف مى پوشد، در حالى كه به همه ما امر مى كند كه با برادران ايمانى
به مواسات رفتار كنيم، و ما را از پوشيدن چنين جامه هايى منع مى کند. امام در حالى كه
لبخندى بر لب داشت و آستين هايش را بالا مى زد فرمود: اى كامل (نگاه كن). (ديدم زير آن لباس لطيف)
پلاس سياه وزبر و آزار دهندهاى بر پوست بدن دارد. فرمود: اين (لباس زيرين) را براى خدا و اين
(لباس رويين) را براى شما پوشيده ام.»
نكات عميق زيادى در اين روايت شريف نهفته است، كه تفكر و
تأمل در آن را به عاقلان و پژوهشگران بى غرض وامى گذارم و تنها به بيان اين نكته مى پردازم كه امام عليه السلام با بيان عبارت: «هذا لله و هذا لكم.» باز بر اين مطلب تأكيد مى فرمايند كه پنهان کردن «پشمينه پوشى» به خاطر رعايت حال اهل
شريعتى است كه از دين به احكام ظاهرى آن اكتفا کرده، و تحمل پذيرش احوال و احكام باطنى ايشان
را نداشته و ندارند. چنانچه تمام مخالفت هايى كه با "تصوف حقّه" مى شود نیز، از همين اختلاف
در ظرفيت ها ريشه مى گيرد. در روايت دیگری نيز که در مبحث بعدی می آوریم بر اين نكته عميق تأكيد شده است.
--------------------------------------
1. الغيبة طوسى/ ص
246 و 247 / ح 216
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر