«روى أن الرضا عليه السلام لبس الخز فوق
"الصوف". فقال له بعض جهلة الصوفية لما رأى عليه ثياب الخز: كيف تزعم أنك من أهل الزهد و أنت على ما نراه من التنعم بلباس الخز؟ انكشف عليه السلام عما تحته فرأوا تحته "ثياب الصوف". فقال: هذا لله و هذا للناس.»(1)
«روايت شده است كه
رضا عليه السلام بر "جامه پشمين"
خود، لباسى از جنس خز مى پوشيد. بعضى از صوفيه كه از جهله ايشان بودند، وقتى لباس خزين را بر تن او ديدند به او گفتند: چگونه گمان
مى كنى كه از زاهدان هستى، در حالى كه ما تو را بهره مند از لباس خزين مى بينيم. (حضرت) لباس خزين
خود را كنار زدند، و آنان "جامه پشمين" را در زير آن ديدند. پس به آنان فرمودند: اين
(جامه پشمين) را براى خدا واين (لباس خزين) را براى مردم به تن كرده ام.»
و بدينسان «پشمينه
پوشى»را عملى در راستاى جلب رضايت الهى معرفى مى فرمايند. از اين روايت و روايات مشابه استفاده مى شود كه تقسيم بندى صوفيه به: صوفيه حقه و صوفيه جهله، از همان
عصر ائمه اطهار عليهم السلام آغاز شده است. صوفيه حقه
كسانى بوده اند كه تحت امر امام زمان خويش به طى طريقت ، بر ميزان شريعت مى پرداخته اند و هنوز نيز چنين است. و صوفيه جهله نيز كسانى
بوده اند كه يا شريعت مصطفوى را تعطيل مىكرده اند و يا در مقابل امام زمان و انسان كامل عصرخويش
مى ايستاده اند و هنوز هم چنين است.
------------------------------------
1. بحارالانوار/ ج
83 / ص 222 / ح 8
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر