۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

اشتراک پیامبران و اهل بیت(ع) و صوفیّه در زمینه سنّت الهی پشمینه پوشی(9)


امام صادق عليه ‏السلام: « خطب علىّ الناس و عليه "ازار كرباس غليظ مرقوع بصوف". فقيل له فى ذلك. فقال:يخشع القلب و يقتدى به المؤمن.»(1)

«على براى مردم خطبه مى‏ خواند در حالى كه "جامه ‏اى از جنس كرباس زبر و آزار دهنده" بر تن داشت،كه با "تكه پارچه ‏هايى پشمين" وصله خورده بود. از او درباره علت به تن كردن چنان جامه ‏اى سؤال شد.او گفت: (اين جامه) قلب را خاشع مى ‏كند، و مؤمن (با اقتدا به من) اقدام به پوشيدن آن مى ‏كند.»


اين فرمايش علوى نيز، حداقل حاوى دو نكته عميق است:
الف. نخست، فلسفه "پشمينه پوشى" را مطرح مى‏ فرمايند كه پشمينه پوشى باعث خاشع شدن قلب مى‏ شود. با يك تورق ساده در كلام اللّه‏ مجيد، مى ‏توانيم به جايگاه و ارزش و نقش قلب خاشع در عروج دادن مومنان به مقامات عاليه الهى و انسانى، و از آن طريق، به جايگاه و ارزش و نقش پشمينه پوشى كه عامل ايجاد خشوع در قلب است پى ببريم. از جمله: «ألم يأن للذين آمنوا أن تخشع قلوبهم لذكر اللّه‏ و مانزل من الحق...» (2) «آيا وقت آن نرسيده است كه قلب‏ هاى مؤمنان براى ذكر الهى و آن چه ازجانب حق نازل شده است خاشع شود؟...» 
خداى تعالى خشوع را زمينه ساز آمادگى قلب براى ذاكر شدن به ذكرى معرفى مى‏ کند كه در لسان ائمه اطهار عليهم ‏السلام به نامى منسوب به خويش، "ذكر قلبى" ناميده شده است. مرحوم آقای خمينى درباره اهميت "ذكر قلبى" چنين نوشته‏ است:«و در آيات شريفه كتاب كريم نيزبسيار از آن مدح شده گرچه غالب آن ‏ها منزل بر "ذكر قلبى" يا ذكر با روح است.» (3) و يا: « بالجمله حقيقت ذكر و تذكر، "ذكر قلبى" است و ذكر لسانى بدون آن "بى مغز و ازدرجه اعتبار به كلى ساقط" است. چنان چه در احاديث شريفه، به اين معنى بسيار اشاره شده.» (4)
"ذكر قلبى" سنت بندگى انبيا و ائمه اطهار عليهم ‏السلام بوده و ازطريق آن بزرگواران به صوفيه تعليم شده، و اينك منحصرا در اختيار صوفيه است، تا در عصر غيبت، سنت بندگی آن خاندان مكرم تعطيل نشود. در عين حال، كلام آقای خمينى در كتاب آداب الصلوة كه ذكر لسانى را بدون "ذكر قلبى" بى مغز و از درجه اعتبار به كلى ساقط مى ‏داند، و اين را نظريه ائمه اطهار عليهم ‏السلام و مستند به روايات معرفى مى‏ كند - چنان كه ما نيز در مقاله مستقلى به آن خواهيم پرداخت - در حقيقت، هشداربه كسانى است كه با رد "طريقت تصوف" و رد "صوفيه" كه امانتداران امانت الهى "ذكر قلبى" اند، به رويه ائمه اطهار عليهم ‏السلام پشت كرده و به ذكر لسانى و شريعت تنها بسنده كرده ‏اند.
حال اين مطلب قابل توجه است كه از طرفى طبق فرمايش علوى، «پشمينه پوشى» باعث خاشع شدن قلب شده، و از طرف ديگر، طبق بيان كريمه الهى ياد شده، قلب خاشع آماده ذکر الهی می شود.باز از طرفی صوفیه به تبعیت از اهل بيت عليهم ‏السلام تنها «پشمينه پوشان» تاريخ اسلام وتشيع بوده، و از طرف ديگر، تنها كسانى بوده ‏اند كه "سنت ذكرى"آن بزرگواران را-كه اشتغال به"ذكرقلبى" بوده- ازآنان اخذ كرده‏ اند. با جمع ميان اين چهار طرف، روشن مى ‏شود كه "صوفيه حقه"، همان"مؤمنان" فرمايش علوى: «و يقتدى به المؤمن» هستند. زيرا هم سنت ظاهرى «پشمينه پوشى» را از اهل بيت عليهم ‏السلام اخذ كرده ‏اند،تا قلب هايشان خاشع شود،وهم اين قلب‏ هاى خاشع شده آن آمادگى مورد نظركريمه الهى ياد شده را آن گونه يافته بوده ‏اند كه اهل بيت عصمت و طهارت عليهم ‏السلام، آن سنت باطنى "ذكرقلبى" را هم در قلب هايشان به امانت گذارند. آيات و روايات ديگرى هم براى شرح و بسط اين مطلب موجود است كه به جهت رعايت اختصار، از بررسى آن‏ها خوددارى مى‏ كنيم.
                             -----------------------------------
1. بحار الانوار/ ج 79/ ص 312/ ح14
2. حديد/ 16
3. چهل حديث/ امام خمينى/ ص 293                                                            4. آداب الصلوة/ امام خمينى/ ص 30

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر