۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

مفاهیم و اصطلاحات مشترک میان قرآن و اهل بیت(ع) و صوفیّه(10) - سلوک(4) ، طریقت(5) ، ارشاد و مرشد(1) ، حقیقت(1)

«و اسلک بنا سبیل الحقّ بارشادک»(1)

«ما را به وسیله ارشادت ، در راه وصول به حقیقت سلوک بده و راه ببر.»

این فراز از مناجات حضرت سجّاد(ع) در صحیفه یک فراز استثنایی در به کار رفتن منسجم و هماهنگ مفاهیم و اصطلاحاتی است که در تصوف به همین شکل و به همین آهنگ به کار می روند و به طور آشکار نشان می دهد که از ابتدا و از همان صدر اسلام رابطه ای تنگاتنگ میان صوفیه و اهل بیت(ع) برقرار بوده است.حضرت در هین عبارت به ظاهر کوتاه چهار مفهوم و اصطلاح را به کار می برد که از مفاهیم و اصطلاحات کلیدی تصوف هستند : «سلوک» ، «سبیل(=طریقت)» ، «حقیقت» ، «ارشاد».
با توجّه به کاربرد وسیع و کلیدی واژه های «طریق» و «طریقت» در قرآن و روایات اهل بیت(ع) مشخّص می شود که «سبیل» در عبارت حضرت(ع) به معنای طریقت به کار رفته است.در تصوف ، «طریقت» راه و سبیلی است که سالک الی الله می خواهد با «سلوک» در آن ، و تحت «ارشاد» یک ولیّ و مرشد ، به «حقّ» و «حقیقت» برسد.هماهنگی میان این واژه ها و مفاهیم کلیدی مکتب تصوف به روشنی در کلام حضرت سجّاد دیده می شود.
حضرت(ع) از «ارشاد» الهی سخن به میان آورده اند.باید توجّه داشت که ارشاد الهی یک امر تخیّلی نیست و به درک ما از آیات و روایات نیز بستگی ندارد.بلکه همانطور که مثلا تعلیم یافتن ، یک معلّم می خواهد ارشاد شدن نیز یک مرشد نیاز دارد.اما زمانی می توان ارشاد یک مرشد را ارشاد الهی دانست که مرشد با تحقّق معنا و مسمّای فناء فی الله در وجودش ، فانی در ذات مقدّس الله شده باشد و زبانش زبان خدا شده باشد.تنها در این صورت است که کلامی که بر زبان او جاری و از دهان او شنیده می شود کلام مستقیم الهی است و مصداق ارشاد الهی شمرده می شود.
                      ------------------------------------------
1.صحیفه سجّادیّه/دعای5 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر